دیکشنری
داستان آبیدیک
کپسول کردن
english
1
Poultry Terminology
::
encapsulation
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
کبوتر چتری
کبوتر خانه
کبوتر طوقی
کبوتر قاصد
کبود
کبود شده
کبود فام
کبک خاکستری
کبیر
کبیر تحت تکفل
کبیره
کپرک زدن
کپسول
کپسول خارجی
کپسول منتهایی
کپسول کردن
کپسید
کپنهاگ
کپه ای
کپور
کپک
کپک آبی فام
کپک انباری
کپک برفی
کپک برفی خالدار
کپک برفی صورتی
کپک خاکستری
کپک دودهای
کپک زدن
کپک زرد
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید